• من او را دوست داشتم

    نویسنده : آنا گاوالدا

    مترجم :  الهام دارچینیان

    نوبت چاپ : ۷

    قطع : رقعی

    انتشارات : قطره

    شابک : ۹۷۸۹۶۴۳۴۱۸۴۲۷

    قسمت های زیبایی از کتاب :
    از نبود پدرشوهرم استفاده می کنم تا تلفن همراهم را چک کنم.
    نه زنگی ، نه پیامی .
    بله هیچ چیز …
    چه احمقم…
    چه احمق … 
    باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد . آن قدر که اشک ها خشک شوند ، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد . به چیز دیگری فکر کرد . باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد . 
    چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد ؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت ؟
    زندگی همین است … اراده راسخ تان را در ترک سیگار تحسین می کنید و بعد یک صبح سرد زمستان تصمیم می گیرید چهار کیلومتر پیاده بروید تا یک پاکت سیگار بخرید . مردی را دوست دارید ، از او دو بچه دارید و یک صبح زمستانی ، در می یابید که او خواهد رفت چون زن دیگری را دوست دارد . 
    عادت ندارم گذشته رامرور کنم ، انگار احساس مرگ به من هجوم می آورد …
    آدمی همیشه از غم و اندوه کسانی می گوید که می مانند ، اما تا به حال درباره آنان که می روند فکر کرده ای ؟

منو اصلی