مقلدها

59.000 تومان

2 عدد در انبار

نویسنده : گراهام گرین

مترجم : محمد علی سپانلو

نوبت چاپ : ۱

قطع : رقعی

تعداد صفحات : ۴۵۶

انتشارات : افق

شابک : ۹۷۸۶۰۰۳۵۳۰۴۱۶

درباره کتاب : رمان «مقلدها» نوشته‌ی «گراهام گرین»، نویسنده‌ی صاحب‌سبک انگلیسی را «محمدعلی سپانلو» به فارسی برگردانده است. در توضیحات ناشر آمده است: «در رمان مقلدها، هائیتی در چنگال پاپادوک دیکتاتور، اسیر است و ماکوته، پلیس امنیتی او یکه‌تازی می‌کند. گراهام گرین با شگردهای سینمایی و شیوه‌های گزارش‌نویسی، نقش‌بازانش را در فضایی جدی و طنز که ویژه‌ی اوست به حرکت درمی‌آورد. براون، صاحب‌ مهمان‌خانه؛ اسمیت، آمریکایی ساده‌دل و جونز قابل‌اعتماد، پشت نقاب هنرمندانه‌شان یک وجه مشترک دارند: هر سه از عشق، رنج و تردید می‌ترسند.»
در بخشی از داستان می‌خوانیم: «کشتی ما خیلی کوچک بود، به گمانم رقم کل مسافرینش از چهارده نفر بالا نمی‌زد، گرچه مده‌آ هنوز خیلی جا داشت. فصل جهانگردی نبود و به هر حال جزیره‌ای که ما به طرفش می‌رفتیم دیگر جاذبه‌ی جهانگردی نداشت. در میان مسافرین یک سیاه‌پوست شق‌ورق بود که پیراهنی با یقه‌ی سفید خیلی بلند و سرآستین آهاری به تن و عینک دسته‌طلایی به چشم داشت و به سن دومینیک می‌رفت. تقریبا همیشه تنها بود و از دیگران کناره می‌گرفت.»
محمدعلی سپانلو (۱۳۹۴-۱۳۱۹) معروف به «شاعر تهران» از فعال‌ترین شاعران معاصر ایران به‌شمار می‌آید. «رگبارها»، «پیاده‌روها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را می‌گیرم»، «خانم‌زمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابان‌ها، بیابان‌ها»، «فیروزه‌ در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفته‌ها» و «قایق‌سواری در تهران» از مجموعه‌ شعرهای اوست. برخی آثاری که به کوشش سپانلو ترجمه شده از این قرار است: «آن‌ها به اسب‌ها شلیک می‌کنند» نوشته‌ی هوراس مک‌کوی، «شهربندان» نوشته‌ی آلبر کامو، «عادل‌ها» نوشته‌ی آلبر کامو، «کودکی یک رئیس» نوشته‌ی ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» اشعار یانیس ریتسوس و… .


59.000 تومان

شرح

مقلدها

درباره کتاب : رمان «مقلدها» نوشته‌ی «گراهام گرین»، نویسنده‌ی صاحب‌سبک انگلیسی را «محمدعلی سپانلو» به فارسی برگردانده است. در توضیحات ناشر آمده است: «در رمان مقلدها، هائیتی در چنگال پاپادوک دیکتاتور، اسیر است و ماکوته، پلیس امنیتی او یکه‌تازی می‌کند. گراهام گرین با شگردهای سینمایی و شیوه‌های گزارش‌نویسی، نقش‌بازانش را در فضایی جدی و طنز که ویژه‌ی اوست به حرکت درمی‌آورد. براون، صاحب‌ مهمان‌خانه؛ اسمیت، آمریکایی ساده‌دل و جونز قابل‌اعتماد، پشت نقاب هنرمندانه‌شان یک وجه مشترک دارند: هر سه از عشق، رنج و تردید می‌ترسند.»

در بخشی از داستان می‌خوانیم: «کشتی ما خیلی کوچک بود، به گمانم رقم کل مسافرینش از چهارده نفر بالا نمی‌زد، گرچه مده‌آ هنوز خیلی جا داشت. فصل جهانگردی نبود و به هر حال جزیره‌ای که ما به طرفش می‌رفتیم دیگر جاذبه‌ی جهانگردی نداشت. در میان مسافرین یک سیاه‌پوست شق‌ورق بود که پیراهنی با یقه‌ی سفید خیلی بلند و سرآستین آهاری به تن و عینک دسته‌طلایی به چشم داشت و به سن دومینیک می‌رفت. تقریبا همیشه تنها بود و از دیگران کناره می‌گرفت.»

محمدعلی سپانلو (۱۳۹۴-۱۳۱۹) معروف به «شاعر تهران» از فعال‌ترین شاعران معاصر ایران به‌شمار می‌آید. «رگبارها»، «پیاده‌روها»، «سندباد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را می‌گیرم»، «خانم‌زمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابان‌ها، بیابان‌ها»، «فیروزه‌ در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفته‌ها» و «قایق‌سواری در تهران» از مجموعه‌ شعرهای اوست. برخی آثاری که به کوشش سپانلو ترجمه شده از این قرار است: «آن‌ها به اسب‌ها شلیک می‌کنند» نوشته‌ی هوراس مک‌کوی، «شهربندان» نوشته‌ی آلبر کامو، «عادل‌ها» نوشته‌ی آلبر کامو، «کودکی یک رئیس» نوشته‌ی ژان پل سارتر، «دهلیز و پلکان» اشعار یانیس ریتسوس و… .

نظرات (0)

اولین نفری باشید که دیدگاهی را برای “مقلدها” ارسال می کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نقد و بررسی

هنوز نقد و بررسی ثبت نشده است.

منو اصلی