این مطلب برای کسانیست که به دلیل مشغله های زیاد محل کارشان و کارهای پشت سر همی که ناچار به قبولشان شده اند دچار سردرگمی و درماندگی شده اند و احساس می کنند کنترل امور از دستشان خارج شده است . و به دنبال راه حلی برای این مشکل هستند . اگر شما هم چنین احساسی دارید در ادامه راه حل را خواهید یافت .
فشار شغلی یکی از عوامل اصلی برای ایجاد اضطراب در ماست و می تواند تعادل بین کار و زندگی را بر هم بزند . رفتار دیگران با ما در اثر نحوه رفتار ما با آنها شکل می گیرد . با به کار گیری توصیه های زیر می توانید روش درست برخورد در محیط کار را به همکاران خود نشان دهید .
۱ . شرح وظایف شغلی خود را مشخص کنید
” کن بلانچارد ” در کتاب مدیریت یک دقیقه ای این چنین می گوید :
- در آغاز، هم شما و هم رئیستان از کارهایی که معتقدید وظیفۀ شماست یک فهرست تهیه کنید. این تمرین کمک زیادی به شما می کند، زیرا معمولا اختلافاتی بین این ۲ فهرست وجود دارد؛
- سپس وظایفتان را اولویت بندی کنید؛
- در پایان، بر سر اولویتها با رئیستان مذاکره کنید و به توافق برسید.
۲ . به حساب خود برسید
بهتر است رفتارتان را حسابرسی کنید . بررسی رفتار خودتان به ایجاد مرزهای شفاف کمک میکند . افراد و موقعیتهایی را که باعث اضطرابتان می شوند شناسایی کنید . با شناسایی این موقعیت ها و افراد که باعث ایجاد احساس نفرت ، گناه و یا خشم در شما می شوند می توانید رفتارتان را با اینگونه افراد و یا در این شرایط بهتر مدیریت کنید و یا با گفتگو بر خی مشکلاتتان را حل کنید و حد و مرزهای کاملا واضح و مشخصی در این را بطه تعیین نمایید .
۳ . تعیین حد و مرزها
بعد از اینکه مرحله ۲ را انجام دادید وقت ان رسیده که مرزها را مشخص کنید . مثلا پاسخ ندادن به تلفنها و یا ایمیل های کاری بعد از یک شاعت مشخص از روز به دلیل اینکه وقت شما متعلق به خانواده تان است . ویا اینکه از مدیرتان بخواهید ماموریتهای کاری را از یک هفته قبل با شما هماهنگ کند تا برنامه های خانوادگی خود را بر اساس ان تنظیم کنید .
۴ . روشن گفتگو کنید
پس از تعیین مرزها، باید دربارۀ آنها بهشکلی روشن، شفاف و با اعتماد به نفس با اعضای گروه یا همکارانتان گفتوگو کنید. مثلا اگر نمیخواهید همکارانتان در هر زمانی با شما تماس بگیرند، برایشان مشخص کنید که در چه زمانهایی میتوانید پاسخگوی تماسهای کاری باشید. اگر مایل نیستید آخر هفتهها یا در تعطیلات، بهجز در موارد ضروری، با شما تماس بگیرند، روشن کنید که چه موقعیتهایی ضروری به شمار میروند. اگر کسی مرزهای شما را نادیده گرفت، بهسرعت این موضوع را گوشزد کنید. بهتر است در لحظه روی حد ومرزهایتان تأکید کنید و این کار را به تأخیر نیندازید.
۵٫ بیشتر تفویض اختیار کنید
اگر به تنهایی کار چند نفر را انجام می دهید و در نهایت احساس درماندگی می کنید بدانید که در امر تفویض اختیار ضعیف هستید . رهبری خوب یعنی تفویض اختیار خوب . یاد بگیرید به گروه و همکاران خود اعتماد کنید و کارها را به انها بسپارید .
۶ . قبل از پاسخ کفتن مکث کنید
یکی از ترفندهایی که سبب می شود بی محابا به درخواستهایی که از شما میشود جواب مثبت ندهید مکث کردن و زمان خریدن است . مثلا می توانید بگویید اجازه بدهید برنامه هایم را بررسی کنم و بعد ب شما اطلاع دهم . با این روش می توانید به برخی خواسته ها نه بگویید بدون اینکه برایتان مشکلی پیش بیاید .
۷ . نه گفتن را تمرین کنید
«پیتر برگمان»، نویسندهٔ کتاب « ۱۸ دقیقه» است. او توصیه میکند موقعیتی ساده و کممخاطره را برای تمرینِ نه گفتن انتخاب کنیم. مثلا به پیشخدمتی که پیشنهاد دسر میدهد، نه بگویید؛ به فروشندۀ دورهگردی که میخواهد چیزی به شما بفروشد، نه بگویید؛ در اتاقی بهتنهایی برای ۱۰ دقیقه با صدای بلند بگویید: «نه». شاید دیوانهوار به نظر برسد اما ماهیچههای نَهگوی شما را تقویت میکند!
۸٫ روشی مدون داشته باشید
«دیوید آلن» متخصص بهرهوری و نویسندۀ کتاب «به انجام رساندن کارها: هنر بازدهی بالا بدون استرس» است. او توصیه میکند به هریک از وظایفمان یکی از گزینههای زیر را اختصاص دهیم:
- انجامدادنی؛
- عقبانداختنی؛
- واگذارکردنی؛
- رهاکردنی.
این مهم است که برای هر کاری فقط یک بار وقت بگذاریم و به سراغ مورد بعدی برویم.
۹ . چهارچوب داشته باشید
برای رهایی از جلسات طولانی و زمانبَر با رئیستان، چهارچوب ایجاد کنید. یکی از راههای ایجاد چهارچوب، تهیۀ صورتجلسه است. صورتجلسه کمک میکند اختیار امور در دستتان باشد و قویتر در جایگاه رهبر ظاهر شوید. راه دیگر برای ایجاد چهارچوب، برگزاری جلسات در مکانی است که یکی از دو طرف حضور ندارند. بهجای اینکه نزدیک رئیستان باشید تا بیخبر وقتوبیوقت درِ اتاقتان را بزند، بهتر است جلسات هفتگی کوتاه داشته باشید.
۱۰ . آماده بازخوردهای منفی دیگران باشید
پس از تعیین مرزها، باید انتظار بازخورد و واکنشهای منفی دیگران را داشته باشید. این تأییدی است بر ضرورت تعیین مرزها و اثربخش بودن آنها. تصور موقعیتی که حدومرزهایمان رعایت نشده باشد و تجسم واکنشی که نشان میدهیم، تمرینی سودمند است. بدینترتیب در صورت بروز چنین وضعیتی در واقعیت، میتوانیم بهطور منطقی و نه از روی احساسات با آن روبهرو شویم.
۱۱ . حرف آخر
کارمندانی که برای خودشان حد و مرز تعیین می کنند موفق تر هستند و در نظر دیگران قابل احترامند زیرا که برای خودشان احترام قائل بوده اند .