تصمیم گیری
علیرغم تمرکز زیاد جمعیت در سرزمین کوچک بلژیک یکی از سه عضو کشورهای ” بنولوکس” ، این سرزمین الگوی یک کشور اروپایی با نظام اقتصادی پیشرفته می باشد . مرکز تشکیلات ” ناتو ” همچنین ادارات مرکزی جامعه اقتصادی اروپا در بروکسل پایتخت این مملکت قرار دارند . بندر بزرگ آنتورپ در قسمت شمال غربی سواحل بلژیک واقع شده است ، که دومین شهر بزرگ بلژیک و یکی از شهرهای مهم اروپا و مرکز تجاری بسیار پر اهمیتی محسوب می شود .
در شهر انتورپ نقاط دیدنی فراوان و جالبی وجود دارد از جمله باغ وحش ملی ، موزه دریایی که در یکی از قصرهای قدیمی و تاریخی ایجاد شده ، و موزه هنرهای زیبا، ” روبن ” هنرمند مشهور بلژیکی در آنتورپ متولد شده و این شهر بندری مجموعه ای از زیبائیها و دیدنیهای جالبی را از هنر و طبیعت در خود گرد آورده است . علاوه بر آن فعالیت های سرمایه گذاری و نظام بانکداری بین المللی نقش بسیار بالایی را ایفا میکند . علت اینکه این مطالب را درباره شهر آنتورپ برای شما بیان می کنم ، اینستکه در اینجا تجربه ای آموختم که برای من درس بزرگی بوده است .
شروع ارتباط من با شهر آنتورپ از 1984 ، وقتی که در این شهر به من پیشنهاد کردند یک پالایشگاه نفت خام را خریداری و اداره کنم شروع شد . یک پیشنهاد غیر منتظره و ناگهانی ، لذا در ابتدا از مدیر شعبه لندن شرکت دوو خواستم که تحقیقات اولیه را در مورد این پالایشگاه در بازار مالی لندن به عمل اورد . به موازات آن یکی از روسای شرکت که در زمینه بازار بین المللی نفت متخصص بود به انتورپ فرستادم تا در این زمینه ارزیابی لازم را بعمل آورد .
پس از مدت کوتاهی از هر دوی آنها گزارش هایی دریافت کردم که در این پالایشگاه اختلافات کارگری زیادی وجود داشته و به دلیل کسادی فروش ، پالایشگاه در وضعیت زیان آوری قرار گرفته است . رئیس این مجتمع قبلا فروش آنرا به شرکتهای ژاپنی ، آلمانی و آمریکایی پیشنهاد کرده بود . گزارش های مالی که از طریق دفتر لندن دریافت کردم نشانگر این بود که این شرکت در وضعیت مالی مناسبی نمی باشد .
سپس من نظر مدیری را که برای بازدید از پالایشگاه به آنتورپ رفته بود پرسیدم ، او گفت گرچه وسایل مجتمع تا اندازه ای فرسوده و قدیمی بنظر می رسند اما با یک بازسازی و دستکاری مختصر ، دستگاهها قابلیت بهره برداری خوبی خواهند داشت . نتیجه ملاقاتهای وی با کارکنان این بود که بنظر آنها مالک پالایشگاه از نظر درامد علاقه چندانی به اینجا ندارد و سایر مدیران آن هم مایلند به جای بهره برداری ، این مجتمع هر چه زودتر بسته شود.
بدین ترتیب ، تصمیم من برای سرمایه گذاری مشخص شد . علیرغم فرسوده بودن ظاهری تاسیسات برای من مسلم شد که این مجتمع ، باز هم قادر است روزانه 65000 بشکه نفت تصفیه کند و قیمت پیشنهادی 1/5 میلیون دلاری برای این مجتمع به مراتب از هزینه ساخت یک پالایشگاه ارزانتر بود .
موضوع قابل توجه دیگر مسئله کارکنان بود . در این مورد چنین تشخیص داده بودم که بی علاقگی مالک و مدیران این مجتمع برای حفظ و نگهداری تاسیسات باعث دلسردی و عدم وفاداری کارکنان شده و حتی این مسئله روی اخلاق و رفتار آنان اثار سو گذاشته است . لذا چنانچه بتوانیم مدیرانی با تجربه و شایسته به این محل اعزام کنیم تا سیستم اداری موثری پیاده کنند و در نتیجه دیدگاههای کارکنان تغییر یابد این پروژه اقتصادی خواهد شد .من احساس کردم که کارکنان از روشهای اداره کهنه خسته و دلمرده شده اند چون سالها از این نقیصه رنج برده اند و قطعا تغییر مدیریت همراه استقرار سیستم اداری جدید باعث تغییر روحیه و خشنودی قلبی آنان خواهد شد .
ادامه دارد …
کیم -وو – چونگ